پیشینه و مبانی نظری سوگیری توجه
پیشینهی سوگیری توجه
رابینسون و بریدج ( 1993 و 2001 ) معتقدند که سوگیری توجه یک آمادگی ویژه جهت پردازش محرک مشخصی در رقابت با سایر محرکهاست که توسط ارزش تشویقی محرک خوشایند راه اندازی میشود ( اسکن میکرز و همکاران ، 2007 ). پژوهشها نشان میدهد که مصرف منظم مواد اعتیاد آور و وابستگی به آن معمولاً با واکنش نشان دادن به محرکهای مرتبط با مواد همراه میشود ( فیلد و ککس ، 2008 ). مواجهه مکرر با مواد اعتیادی نسبتاً به طور خودکار گرایشات نزدیکی به محرکهای مرتبط با مواد را راه اندازی میکنند تا گرایشات اجتناب از این محرکها را ( کوساین و همکاران ، 2011 ). واژهها و تصاویر و محرکهای شنیداری مرتبط با عمل مصرف مواد ، توجه فرد معتاد را تسخیر میکنند و فرد معتاد نیز به سختی میتواند توجه خود را از قید این محرکها رها کند . بدین ترتیب فرد با برانگیختگی جسمانی و وسوسه ذهنی به آن موقعیت واکنش نشان میدهد . این مشاهده شده است که نشانههای مرتبط با مواد میتواند یک پاسخ بسیار مشابه با پاسخی که توسط خود مواد در حوزههای حافظه فعال ، حسها ، هیجانها و رخدادهای مرتبط ایجاد میشود را به وجود آورد ( کلی ، شیلتز و لاندری ، 2005 ؛ به نقل از گاردینی و همکاران ، 2009 ). محرکهای مرتبط با مواد میتوانند خاطرههای رویدادهای مرتبط با مواد را فراخوانی کنند و بدین ترتیب میتوانند باعث برانگیختگی هیجانی در افراد با تاریخچه سوء مصرف مواد شوند ( سل و همکاران 2000 ؛ به نقل از گاردینی و همکاران ، 2009 )؛ امری که در سوگیری حافظهی آنها متبلور میشود ( کلین ، نلسون و آنکر ، 2012 ). در کل یافتهها نشان میدهند که افراد وابسته به سیگار به طور خودکار و غیر ارادی به سوی نشانههای مرتبط با سیگار جهت گیری دارند ( ودریل و همکاران ، 2012 ).
در مطالعهی گاردینی و همکاران ( 2009 ) مشاهده شد که معتادانی که با درمانهای جانشین مخدر و اجتماعی ( انجمن درمانی ) درمان شدهاند سوگیری کمتری نسبت به نشانههای مرتبط با مواد نشان میدهند گاردینی و همکاران ( 2009 ) این نتیجه را به این شکل تبیین میکنند که درمان ممکن است سوگیری توجه نسبت به نشانههای مرتبط با مواد را کاهش دهد ، امری که به نظر میرسد نقش مهمی را در حصول پیامدهای مثبت در درمان اعتیاد بازی میکند . در نتیجه فرض بر این است که با دستکاری و اصلاح سوگیری توجه در افراد معتاد بتوان میزان خطر عود کمتری را در آینده انتظار داشت . همچنین گاردینی و همکاران معتقدند که ممکن است تفاوت در میزان سوگیری توجه در بین معتادین فعال با گروههای درمان شده ناشی از این امر باشد که افراد ترک کرده ادراک دسترس پذیری مواد را دیگر ندارند ، پس وسوسه ذهنی کمتری را تجربه میکنند و این امر باعث تفاوت در سوگیری توجه این گروهها میشود .
سوگیری توجه ممکن است از سه راه در مصرف مواد و عود دخالت کند . نخست ، ثبات